نگارنگار، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

نگارم دخترم

خدایا شکرت

1392/9/20 9:19
نویسنده : مامان نگار
431 بازدید
اشتراک گذاری

تمام این روزها با روح خسته من داره میگذره اما تو تمام این لحظه ها با یک نیروی محرک قوی بازم منو به جلو هل می ده و اون نگاره .

دیشب با اینکه اصلا حال و حوصله نداشتم و با کمال افسردگی داشتم بافتنی می بافتم شنیدم که نگار داره با خودش یه زمزمه هایی میکنه خوب که گوش دادم دیدم داره کلمات انگلیسی که تازه یاد گرفته رو خودش با خودش تکرار میکنه .اون موقع بود که از خودم خجالت کشیدم و فکر کردم که به جای زانوی غم بغل گرفتن این منم که باید این لغات رو باهاش تمرین کنم ،این بود که بلند شدم و رفتم و کلی باهاش شعر خوندم و بازی کردم اونقدر که هردو خسته شدیم و به نفس نفس افتادیم.

خدا جونم شکرت که تو اوج غم نگارو مثل سفیر شادی برام فرستادی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رها
20 آذر 92 13:58
چه قد قشنگ واقعا هیچی بهتر از این نیست که یکی کنارت باشه که بتونه همه دغدغه ات بشه شاد باشین همیشه