مهربان بمان عزیزم
هر روز که بزرگتر می شی کار جدیدی هم یاد می گیری و سخنی جدید که من و بابات می مونیم که تو این چیزا رو چه طوری درک می کنی .
دیروز که مامان هلنا به خاطر لجبازی هلنا باهاش دعوا کرد و تو خیابون دستش و ول کرد،عکس العمل تو دلم رو برد:تو بغل وا کرده بودی می گفتی خاله شهلا باهاش دعوا نکن،الان دختر خوبی میشه و میاد،بیا عزیزم هلنا جان بیا مامان .انگار صد ساله که مادری اونم یه مادر مهربون.
نگار جان همیشه مهربون بمون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی