نگارنگار، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

نگارم دخترم

بدون عنوان

1392/11/6 8:13
نویسنده : مامان نگار
571 بازدید
اشتراک گذاری

این نگاره وقتی که یه دنیا اومد و با خودش یه عالمه شادی به ما داد

می گن وقتی یه بچه به دنیا می یاد با خودش یه دنیا برکت و شادی می آره .

تولد نگار برای من و باباش یه فرصت بود برای محک زدن خودمون و توانایی هامون.راستش تا قبل از به دنیا اومدنش هردوی ما فکر میکردیم که داشتن یه بچه و بزررگ کردن اون کار سختی نیست و ما می تونیم با داشتن حوصله یه بچه خوب و با ادب و همه چی تموم داشته باشیم،اما درست دو روز بعداز به دنیا اومدنش فهمیدیم که سخت در اشتباه بودیم،همینطورکه روز به روز بزرگ شدن نگار ما رو شگفت زده و خوشحال می کرد،نیازهایی که روز به روز به تعدادشون اضافه میشد و گاهی فراتر از فکر ما بود،باعث شد که بفهمیم سخت در اشتباه بودیم .البته اینا سوای شب نخوابی ها و جیغ های بنفش و تمیزکاریهایی بود که از قبل پیش بینی شده بود.اما با وجود تمام سختی ها تولد نگار اومدن یه گل حوشبو بود که عطرش تمام زندگی ما رو تحت تاثیر قرار داد،مثل تمام  بچه ها که خدا مثل گل می آفرینه و به ما بنده هاش میده تا ما هم اونطور که شایسته یک گله  از این بچه ها مواظبت کنیم .

اسم وبلاگ منم گل آفرینه به حرمت تمام گلای خوشبویی که خدا آفزیده ،شماهم به وبلاگم سر بزنید و راجع به ای گل نظر بدید .ممنونniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)